مشاهیر کرمان

بیوگرافی توران شهریاری

بیوگرافی توران شهریاری

زندگی نامه

تاریخ تولد: ۱۹۳۱ (سن ۹۰ سال)

دیوان اشعار: دیوان توران

در زمان حکومت: پهلوی، جمهوری اسلامی

همسر(ها): کیخسرو بهرامی

پدر و مادر: شهریارمیرزا(پدر)

توران شهریاری «بهرامی» در سال ۱۳۱۰ خورشیدی در یک خانواده زرتشتی و در یکی از محله‌های

قدیمی کرمان به نام محله خواجه خضر پا به عرصه وجود گذاشت . پدرش شهریارمیرزا از بازرگانان

معتبر کرمان بود که در سرای چهارسوق به حرفهٔ تجارت اشتغال داشت. پدربزرگ وی نیز شادروان

میرزا بهرام از جمله ثروتمندان نیکوکار کرمان بود که در دوران حیات خویش در امر دستگیری و کمک

به مستمندان و بینوایان اعم از مسلمان و زرتشتی دریغ نمی‌نمود و کمکهای نقدی و جنسی مستمری

به صورت پنهانی به خانواده‌های واقعاً مستمند ولی آبرومند مسلمان و زرتشتی می‌نمود.

توران شهریاری در چنین خانواده نیکوکاری پرورش یافت . وی تحصیلات ابتدایی خود را در

«دبستان شهریاری کرمان» و تحصیلات متوسطه را «دبیرستان دخترانه بهمنیار» همین شهر سپری کرد

و سپس برای ادامه تحصیل به تهران عزیمت نمود . او تحصیلات دانشگاهی خود را در زمانی که در سراسر

ایران تنها یک دانشگاه بود در دانشکده حقوق دانشگاه تهران به سال ۱۳۳۴ خورشیدی به پایان رسانید

و در سال ۱۳۴۲ خورشیدی نیز پروانه وکالت خود را از کانون وکلای دادگستری ایران دریافت نمود.


در آن زمان وی پنجمین زن ایرانی بود که موفق به دریافت پروانه وکالت می‌گردید .

شهریاری در همان حین به تحصیلات عالی خویش نیز ادامه داد و از دانشکده حقوق دانشگاه ملی

(دانشگاه شهیدبهشتی امروزی) به دریافت درجه فوق لیسانس نایل گشت .وی نویسندگی

و سرودن شعر را از سال ۱۳۳۲ خورشیدی آغاز نمود و از همان زمان در کارهای اجتماعی،

فرهنگی و ادبی حضوری فعال و گسترده داشت، حضوری که تا به حال نیز تداوم دارد.

از جمله وی در چند دوره به عضویت در انجمن زرتشتیان تهران و همینطور در هیأت مدیره

بیوگرافی توران شهریاری

انجمن زنان زرتشتی درآمده‌است. توران شهریاری «بهرامی» همچنین در اردیبهشت ماه

سال ۱۳۴۲ خورشیدی با راهنمایی و ریاست شادروان خانم دکتر منوچهریان

(نخستین دانشجوی زن دانشگاه تهران و نخستین زن استاد دانشگاه کشور و نخستین زن وکیل ایرانی)

اتحادیه زنان حقوقدان ایرانی وابسته به اتحادیه بین المللی زنان حقوقدان را در تهران

بنیان نهاده و در عین حال با سابقه ۴۱ سال وکالت ، در ۱۸ اسفندماه ۱۳۸۴ خورشیدی

از سوی کانون وکلای دادگستری ایران ، به عنوان یکی از ۱۷ نفر اعضای هیات مدیره اینکانون

برگزیده شده‌است.او اولین فرد از اقلیتهای دینی است که به عضویت در این هیئت مدیره رسیده

و ضمناً نامبرده تنها زن اقلیت دینی است که از سوی دفتر مشارکت امور زنان وابسته به نهاد ریاست جمهوری

در شمار ۶۰ نفر زن نام آور سراسر ایران قرار گرفته و از سوی وزیر فرهنگ لوح افتخار دریافت نموده‌است .

مضامین اشعار

اشعار «توران شهریاری» بیشتر دارای مضامین اخلاقی ، فرهنگی ، اجتماعی و ملی می‌باشد

که به طور ساده و تا حد امکان به فارسی روان سروده شده‌اند.وی یکی از معدود شاعران زن ایرانی است

که بهترین و بیشترین سروده‌های ملی و میهنی را درباره ایران و فرهنگ دیرینه این سرزمین ،از خود به یادگار نهاده‌است

و این از عشق سرشار او به ایران و فرهنگ درخشان آن سرچشمه گرفته‌است .

دکتر باستانی پاریزی درباره اشعار او،

در مقدمه «دیوان توران» می‌نویسد :

«شعر خانم شهریاری در عین استحکام و کمال بسیار روان و در خور فهم همه طبقات سروده شده

و علاوه بر جنبه‌های ادبی ، حاوی مسایل روز و سرگذشت‌های اجتماعی نیز هست.

مثنوی‌های کوتاه و داستان‌های کوچک ذکر شده در دیوان او حاوی نکاتی آموزشی است

که ضمنا تأثیر ادبیات گذشته ایران را نشان می‌دهد…و سرانجام اینکه خانم توران شهریاری

یکی از شعرای سخن سنج و آگاه و توانای معاصر است که سبک خود را دارد و اشعارش پیام موزون دارد و بر دل می‌نشیند.»

آثار

۱ گوهر ، اولین اثر این بانوی شاعره می‌باشد که در سال ۱۳۴۵ خورشیدی چاپ و منتشر

شده و تجدید چاپ آن نیز در آمریکا صورت گرفته‌است.

۲ نگار زن ، در سال ۱۳۵۲ خورشیدی از سوی سازمان بین المللی زنان چاپ و منتشر شده‌است.

در این کتاب تصویر چهل و هشت زن ایرانی در ادوار مختلف تاریخ پنج هزار ساله ایران انتخاب شده

و چهل و هشت رباعی برای این تصاویر سروده شده‌است.

۳ دیوان توران در سال ۱۳۷۹ خورشیدی چاپ و منتشر گردیده

و در حجمی متجاوز از پانصد صفحه، مشتمل بر قصاید ، قطعات ، مثنوی‌ها ، غزلیات ،

دوبیتی‌های پیوسته، آفرین بادها و سوگنامه‌ها و چکامه‌های وی می‌باشد.

سرودهٔ توران شهریاری (بهرامی)

از عشق وطن عشقی بالاتر و برتر نیست با عشق وطن عشقی همتا و برابر نیست

جز عشق خدا عشقی در عالم انسانی این‌گونه توان‌بخش و کارا و جهانفر نیست

این‌عشق‌بسی‌کاریست‌چون‌در‌رگ‌و‌خون‌جاریست همتای چنین نیرو در رخش تکاور نیست

آری به ره میهن، این بازوی شیرافکن بر سینه‌گه دشمن جز تیغه خنجر نیست

این عشق گرانسنگ است، پرورده فرهنگ است همتای چنین عشقی، گنج زر و گوهر نیست

در زیر و بم این عشق معراج تواناییست آن تاب و توانایی در روح سمندر نیست

این عشق بسی والاست، پرقدرت و بی‌همتاست چون عشق وطن عشقی جز در دل مادر نیست

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا